اهمیت استقرار نظام مدیریت عملکرد در سازمان
در جوامع امروز، منابع انسانی نقش و اهمیت والایی در رشد، توسعه و بالندگی سازمانها دارد و با توجه به جایگاه خود میتواند به سازمانها در تحقق اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت کمک کند. همچنین مدیریت منابع انسانی قادر به ارزشآفرینی برای ذینفعان داخلی و خارجی سازمانهاست. میزان موفقیت یک سازمان در دستیابی به اهداف و چشماندازهایش، ارتباط مستقیمی با نحوه عملکرد کارکنان آن سازمان دارد.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت" در حوزه منابع انسانی یکی از مباحثی که در کشورهای پیشرفته بسیار مورد توجه قرار گرفته اما در کشور ما مورد غفلت واقع شده، مبحث مدیریت عملکرد کارکنان است. این تصور که میزان بالای فروش محصول در یک شرکت، نشاندهنده مثبت بودن مدیریت عملکرد کارکنان آن شرکت است تصوری غلط و اغفالکننده است. البته سازمانهایی که دارای مدیریت عملکرد در حد مطلوب هستند، از نظر میزان فروش هم از جایگاه مناسبی برخوردارند. سیستم یا نظام مدیریت عملکرد چرخهای است که به مدیران کمک میکند پس از هدفگذاری و برنامهریزی، در مورد رفتار و عملکرد کارکنان تحت سرپرستی خود در ابتدای پروژه ارزیابی، به ارزیابی اجرای برنامهها به صورت کمی و کیفی و همچنین میزان تحقق اهداف در پایان پروژه ارزیابی بپردازند و با استمرار بخشیدن به این چرخه، زمینه را برای بهبود مستمر عملکردها و رفتارهای کارکنان و در نتیجه ارتقای بهرهوری سازمان مهیا سازد.
مدیریت عملکرد
فرآیند مدیریت عملکرد منابع انسانی، به عنوان فرهنگسازترین فرآیندهای سازمان شناخته میشود و میتوان آن را در رسته فرآیند توسعه و توانمندسازی منابع انسانی در نظر گرفت. این عقیده وجود دارد که ۸۵درصد داراییهای نامشهود سازمان، منابع انسانی آن است و با توجه به اینکه موفقیت یا عدم موفقیت یک سازمان به عملکرد کارکنان آن سازمان بستگی دارد، لذا استقرار نظام مدیریت عملکرد در سازمان بسیار حائز اهمیت است. سابقه ارزیابی به گذشتههای بسیار دور باز میگردد. اما نظام ارزیابی عملکرد به صورت رسمی، در سطح فردی و سازمانی از سال ۱۸۰۰ میلادی توسط «رابرت اون» در صنعت نساجی اسکاتلند مطرح شد. نگاهی گذرا به سیر تکاملی مدیریت عملکرد در سازمانها نشان میدهد که در الگوهای سنتی مدیریت، به آن با عنوان کنترل وظایف و کارکردهای مدیریت و سازمان نگاه میشود؛ ولی امروزه به صورت یک فرآیند پویا، مستمر، کیفی، متقابل (میان مدیران و کارکنان) و به عنوان جزء اصلی مدیریت منابع انسانی انگاشته میشود. در این فرآیند، مدیریت عملکرد کارکردی فراتر از اعطای پاداش دارد و بر تقویت رفتار، ایجاد ارتباط بین مدیران و کارکنان و بهسازی منابع انسانی در سازمانها از طریق سنجش میزان حصول تغییرات مطلوب پس از یک یا چند دوره مقایسه در شرایط یکسان تاکید دارد. برای انجام یک ارزیابی عادلانه و علمی به هر روشی، ابتدا لازم است معیارها و شاخصهایی کلیدی تعریف کرد تا بتوان کارکنان را با آن ارزیابی کرد.