راهکار بازوی پژوهشی وزارت اقتصاد برای اصلاح نظام بانکی بررسی شد؛
مسیر اصلاح نظام بانکی
بازوی پژوهشی وزارت اقتصاد با بررسی خلق اعتبار بیرویه بانکها و تعیین دستوری نرخ سود، راهکارهای جدیدی برای اصلاح نظام بانکی مطرح کرده است. البته این پژوهش عامل اصلی بیثباتی اقتصادی و رشد نقدینگی را شیوه کنونی اعتباردهی بانکها معرفی میکند که باید توجه داشت این موضوع خود متاثر از مسیر نادرست سیاستگذاری در تمام بخشهای اقتصاد است.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت" پژوهشکده امور اقتصادی در گزارشی بر گذار از بانکداری مبتنی بر خلق اعتبار بیرویه به سمت بانکداری مشارکتی و محدودسازی خلق پول توسط بانکها تاکید کرده است. بازوی پژوهشی وزارت اقتصاد، اصلیترین دلیل مشکلات اقتصاد کلان، اعم از رشد سرسامآور نقدینگی، کاهش سرمایهگذاری و تورم و رکود را به قدرت وامدهی بانکهای تجاری در کشور نسبت داده است. از طرفی در بخشی از گزارش پژوهشکده امور اقتصادی، تعیین دستوری نرخ سود مورد نقد قرار گرفته است.
برای اصلاح وضعیت، الگوی بانکداری مشارکتی به جای تعیین دستوری نرخ سود معرفی شده است
به بیان پژوهش انجامشده، تامین مالی از طریق سرمایهگذاری مبتنی بر سود و زیان واقعی میتواند ساختار بانکداری کشور را از حالت دستوری خارج کند و به سمت کارآمدی و ثبات سوق دهد و در نهایت به موجب رفع ناترازی از سیستم بانکی، اقتصاد کشور نیز از خلق نقدینگی بیپشتوانه رهایی خواهد یافت.
این نتیجهگیری در حالی است که از نظر فنی و در مقام اجرا، الگوی بانکداری مشارکتی کارآیی بسیار محدودی دارد. تجربه نشان داده که پیادهسازی عملی بانکداری مشارکتی به دلیل ریسک اطلاعات نامتقارن، ضعف زیرساخت حقوقی و حسابداری و نبود شفافیت مالی بنگاهها، در عمل بسیار دشوار است. از طرفی این حقیقت غیرقابل انکار است که بانکها به دلیل قدرت وامدهی در رشد و توسعه اقتصادی کشور نقش حیاتی ایفا میکنند. به عبارت دیگر حتی برای استفاده از بانکداری براساس سود و زیان مشارکتی به عنوان بخش محدودی در سیستم بانکداری، این الگو نیازمند نظارت و شفافیت بالاست که فعلا در بسیاری از بخشهای اقتصاد ایران فراهم نیست.
بانکهای تجاری در الگوی متداول، بهدلیل سرعت بالای تامین مالی، قابلیت پیشبینی جریانهای نقدی، مدیریت ریسک بهتر و ساختار حقوقی جاافتادهتر، امکان پشتیبانی موثر از فعالیتهای اقتصادی روزمره، بنگاههای کوچک و متوسط و نیازهای فوری مالی را فراهم میکنند. این موضوعات در بانکداری مشارکتی بهدلیل پیچیدگی اجرا و ریسکهای بالای اطلاعاتی و قراردادی، بهسادگی قابل تحقق نیست. به عبارت دیگر، تغییر نرخ سود دستوری به غیردستوری لازم است، اما جایگزینی کامل آن با ابزارهای مشارکتی بدون فراهمکردن زیرساختها، در عمل میتواند به بیثباتی بیشتر منجر شود.