تقویت تابآوری در دنیای پرنوسان، نامطمئن پیچیده و مبهم
محیطهای امروزی کسب و کار، به قدری بیثبات و دگرگونپذیر شدهاند که صعود و افول کسب و کارها میتواند در زمان کوتاهی رخ دهد و حتی جهت روندهای بازار را به صورت ناگهانی تغییر دهد. به علاوه، مجموعهای از عوامل پیچیده، متنوع و مرتبط بههم موجب ترس و نگرانی در تصمیمات رهبران و مدیران کسب و کار شده است.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت"در دنیای امروز، نااطمینانی و ابهام موجود در محیط کسب و کار، به عنوان مولفههای تاثیرگذار در موفقیت و شکست کسب و کارها تلقی میشوند. VUCA مخفف اصطلاحی است که برای محیطهای نوسانی (Volatility)، نامطمئن (Uncertainty)، پیچیده (Complexity) و مبهم (Ambiguity) به کار میرود. این واژه، به درستی ماهیت پویا و اغلب غیرقابل پیشبینی شرایط و افق کسب و کارهای معاصر را به تصویر میکشد. در چنین محیطهایی، مدلهای سنتی کسب و کار دائما به چالش کشیده میشوند و حتی ممکن است با اختلالاتی روبهرو شوند.
لذا، شرکتها و سازمانها باید استراتژیهایی را اولویتبندی کنند که نه تنها، تابآوری آنها را فراهم میکند، بلکه در بلندمدت، موجب تقویت پایداری و موفقیت آنها میشود. بنابراین، محیطهای VUCA، چهار نوع چالش متمایز را به وجود میآورند که چهار نوع پاسخ و واکنش متمایز را میطلبد که ممکن است اشتراکاتی با هم داشته باشند. عموما برای مواجهه با محیطهای «بیثبات و نوسانی»، داشتن چشمانداز و برای واکنش در محیطهای «پیچیده»، برخورداری از وضوح پیشنهاد شده است. در محیط کسب و کار، «نااطمینانی» به منزله دانستن نادانستهها قلمداد میشود و «ابهام» برای ندانستن نادانستهها مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، برای رویارویی با شرایط عدم اطمینان در کسب و کار، داشتن آگاهی و برای مقابله با ابهامهای موجود در چنین محیطهایی، برخورداری از چابکی توصیه شده است. در دنیای واقعی، کسب و کارها عملا با ترکیبی همزمان از این ویژگیهای محیطی مواجه میشوند و در نتیجه، به واکنش و پاسخهایی ترکیبی نیاز خواهیم داشت. اما میتوان راهکارهای تقریبا مشترک و کلیدی جهت دستیابی به موفقیت بلندمدت در چنین شرایطی را جمعبندی کرد. در ذیل مجموعهای از این راهکارها پیشنهاد میشود:
پرورش چابکی و سازگاری
ویژگی اصلی در جهت حصول موفقیت در محیطهای VUCA، ظرفیت سازگاری سریع است. کسب و کارها باید انعطافپذیر و چابک باشند و بتوانند استراتژیها، فرآیندها و عرضههای خود را در پاسخ به نوسانات بازار یا رویدادهای پیشبینی نشده سازگار کنند. لذا لازم است، سازمانها فرهنگ آزمایشگری و تجربه کردن را در درون خود پرورش دهند و اکتشاف ایدههای بدیع و پذیرش آزمون و خطاهای مرتبط با آنها را تشویق کنند. چابکی و آمادگی مداوم برای شناسایی روندهای نوظهور و تغییرات بازار بسیار حیاتی است. کسب و کارها میتوانند با استفاده از تجزیه و تحلیل دادهها و واکاوی بینش مشتریان خود، درک عمیقتری از ترجیحات در حال تکامل مشتریان به دست آورند و استراتژیهای خود را بر این اساس تنظیم کنند.
اولویتدهی به خلق ارزش در بلندمدت
کسب و کارهای پایدار معمولا از دستاوردهای کوتاهمدت خودداری میکنند و به دنبال ایجاد زیربنایی قوی برای آینده هستند. این امر مستلزم تغییر استراتژیک به سمت شیوههای پایدار، منبعیابی مسوولانه مواد اولیه، بهکارگیری صحیح منابع انسانی، و پایبندی به اصول اخلاقی در عملیات است. چنین تعهدی، نه تنها به نفع محیطزیست و جامعه است، بلکه وفاداری به برند را نزد مشتریان تقویت میکند. این رویکرد میتواند سرمایهگذاران و مشتریانی را جذب خود کند که ملاحظات زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) را در اولویت قرار میدهند.
پرورش فرهنگ نوآوری و بهبود مستمر
نقش ذهنیت رشد در سازمان بسیار مهم است. در این زمینه، توانمندسازی کارکنان در زمینه تفکر انتقادی و خلاقانه به منظور به چالش کشیدن وضعیت موجود و به جنبش درآوردن نوآوری در سازمان، امری ضروری محسوب میشود. با پذیرش نوآوری، کسب و کارها میتوانند فرصتهای جدید را شناسایی و راهکارهای منحصربهفرد خود را ارائه کنند و با نیازهای در حال رشد مشتریان سازگار شوند. کسب و کارها میتوانند از طریق سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، راهحلهای جدیدی را توسعه دهند که چالشها و نیازهای در حال تکامل مشتریان و صنعت را برطرف میکند و در نتیجه، به ظرفیتی بیش از ظرفیت فعلی (و حتی بالقوه) خود دست یابند.
ایجاد روابط قوی با ذینفعان
هیچ کسب و کاری به صورت جداگانه و به دور از تعامل با ذینفعان نمیتواند به موفقیت برسد. همکاری و تعامل با ذینفعان موجب رصد بهتر دنیای VUCA میشود. در چنین محیطهایی، ایجاد شبکههای مشترک و تقویت روابط با کارکنان، مشتریان، تامینکنندگان و جوامع اطراف بخشی از امور ضروری برای تابآوری و موفقیت هر بنگاهی محسوب میشود. تقویت شفافیت و ارتباط باز با سهامداران، این اجازه را به کسب و کارها میدهد تا بینشهای ارزشمندی از ذینفعان را جمعآوری کنند و دیدگاههای متنوع ذینفعان را در فرآیندهای تصمیمگیری خود یکپارچه و ادغام کنند. در صورتی که کسب و کاری در تامین نیازهای مشتریان خود به صورت مداوم از انتظارات آنها فراتر برود، احساس وفاداری نزد مشتریان خود را تقویت میکند و به مرور زمان، در مقایسه با رقبا، مزیت رقابتی برای کسب و کار به دست میآورد. بهعلاوه، همکاری با سهامداران و ذینفعان مختلف میتواند دسترسی به بازارهای جدید، اشتراک دانش و منابع مشترک را فراهم کند. این شبکهسازی، موجب تابآوری و انعطافپذیری بهتر کسب و کارها میشود. در نتیجه، کسب و کارها از روندهای نوظهور مطلع میشوند و فرصتهایی برای انتفاع از نوآوریها ایجاد میشود.
مدیریت ریسک قوی
ایجاد چارچوب جامع مدیریت ریسک برای کاهش تهدیدات بالقوه ناشی از محیطهای VUCA کلیدی است. این چارچوب، شامل تنوع بخشی به زنجیرههای تامین، ایجاد مشارکتهای استراتژیک و سرمایهگذاری در اقدامات نوین (نظیر امنیت سایبری) میشود. مدیریت فعالانه ریسک میتواند به کسب و کارها کمک کند تا اختلالات را به حداقل برسانند و تداوم عملیات خود را حفظ کنند.
سرمایهگذاری در سرمایه انسانی
کارکنان سنگبنای هر سازمان موفقی محسوب میشوند. سرمایهگذاری در آموزش و توسعه کارکنان، فرهنگ یادگیری مستمر را ایجاد میکند و آنها را به مهارتها و سازگاریهای لازم برای پیشرفت در چنین محیطهایی مجهز میکند. ترویج، تنوعبخشی و تقویت مهارت و دانش بین نیروهای کار، گنجینهای از دیدگاهها و تجربیات مناسب را برای سازمان فراهم میآورد که منجر به تصمیمگیریهای آگاهانهتر و افزایش سازگاری و تابآوری در کسب و کار میشود.
موضوع پایداری، دیگر نگرانی پیرامونی نیست و در واقع خود به عنوان ضرورتی استراتژیک در نظر گرفته میشود. ایجاد کسب و کاری پایدار در دنیای VUCA، سفری مداوم (و نه صرفا مقصد) محسوب میشود. با پذیرش این استراتژیها، سازمانها میتوانند پایههای تابآورتر و سازگارتری برای عبور از توفانهای نامطمئن و مبهم ایجاد کنند و در بلندمدت پیشرفت کنند. ارزیابی منظم، انطباق مستمر، و تعهد به خلق ارزش در بلندمدت برای رصد پیچیدگیهای VUCA و ایجاد کسب و کاری که کمک مثبتی به آیندهای مرفه و پایدار میکند، ضروری است. لذا در دنیای VUCA، برنامهریزی سنتی بلندمدت ممکن است کمتر موثر باشد. در عوض، رویکرد برنامهریزی استراتژیک پویایی مناسب خواهد بود که تجزیه و تحلیل مبتنی بر سناریو را در نظر بگیرد. در این رویکرد، برای آینده سناریوهای احتمالی مختلف و استراتژیهای منعطف پیشنهاد میشود. در چنین برنامهریزیهایی، محیط به طور مداوم تحت رصد و نظارت قرار میگیرد و سیگنالهای تغییر شناسایی میشود و برنامههای استراتژیک و عملیاتی بر اساس آن تطبیق داده میشود.
منبع: دنیای اقتصاد