مالیات بر افزایش ارزش زمین، راهکاری برای نجات مسکن از دام سوداگران
مالیات بر افزایش ارزش زمین، انگیزه تقاضاهای سرمایهای در بازار مسکن را کاهش داده و نقدینگی را به سوی فعالیتهای تولیدی هدایت میکند.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت" به نقل از عیارآنلاین، سرمایهگذاران برای هدایت نقدینگیهای خود، گزینههای متعددی دارند که برخی از این گزینهها سرمایهگذاری مولد و در خدمت توسعه بخش تولید بوده و برخی از این گزینهها رقیب بخش تولید بوده و مولد اشتغال و ارزش افزوده نیستند. بازار زمین و مسکن شهری با توجه به غیر قابل تولید بودن زمین و ثابت بودن موجودی آن، همواره مورد استقبال بالای تقاضای سوداگرانه بوده است که منجر به افزایش قیمت زمین و به تبع آن مسکن میشود. از این رو عدم کنترل تقاضای سوداگرانه در بازار زمین و مسکن شهری از سوی دولتها، میتواند سیاستهای تامین «مسکن متناسب با نیاز» گروههای هدف را تحت تاثیر قرار دهد.
مقابله با رفتار سوداگرانه در بخش مسکن از چند جهت دارای اهمیت است. جهت اول اینکه وجود بازارهای غیرمولد سبب میشود تا بخش تولید به عنوان محرک اقتصاد کشور تحت تاثیر قرار گیرد. جهت دوم تاثیرات جدی بخش مسکن با صنایع مرتبط پیشینی و پسینی خود است که رکود و رونق مسکن میتواند رکود و رونق کلان اقتصاد را در پی داشته باشد. جهت سوم این که مسکن کالای اساسی و مورد نیاز همه خانوادههای کشور است و زندگی بدون آن ممکن نیست. لذا عدم تامین مسکن کافی و متناسب میتواند در زندگی خانوادهها و تشکیل خانوادههای جدید از طریق ازدواج تاثیر منفی بگذارد.
برای مقابله با رفتار سوداگرانه سیاستهای مختلفی پیشنهاد میشود. باید توجه داشت هر یک از این سیاستها در برابر وجوه مختلف موثر در بازار مسکن چه تاثیری میگذارد. سیاستی مطلوب است که تقاضاهای سرمایهای که دنبال کسب سود سرشار و البته بدون دردسر تولید هستند را کاهش دهد و شرایط را برای مصرفکنندگان واقعی دشوار نکند. از طرفی با توجه به این که بازار مسکن با کمبود تولید و عرضه پایدار مواجه هست، سیاست پیشنهادی نباید تولید کنندگان را از حضور در این بخش منصرف سازد.
مالیات بر افزایش ارزش زمین و مسکن (CGT) یکی از این مالیاتهای تنظمی است. این مالیات به صورت درصدی از افزایش ارزش معاملات زمین و مسکن، در هنگام نقل و انتقال از فروشنده دریافت میشود. بسیاری از کشورهای جهان این مالیات را به اجرا درآوردهاند. در زیر تاثیر این مالیات بر بخش های موثر بازار مسکن بررسی میشود.
- تاثیر بر تقاضاهای سرمایهای سوداگرانه و رانتهای اطلاعاتی: این مالیات، افزایش ارزش ناشی از عوامل غیر مولد را کاهش می دهد. در صورت اجرای این مالیات خرید مسکن و احتکار آن و فروش در زمان مقتضی، سود سرشار گذشته را نخواهد داشت و بازار مسکن با عرضه قابل توجه مسکن رو به رو خواهد شد. ضمنا این مالیات مانعی بر انجام معاملات صوری و سفته بازی هایی خواهد بود که به منظور افزایش قیمت مسکن انجام میشود.
اثر دیگر این مالیات بر افزایش ارزشی است که با هزینههای بیت المال بدست میآید ولی عدهای محدودی از آن بهره بالا و تبعیض گونه می برند. برای مثال بر اثر احداث بزرگراههای جدید یا مراکز مورد نیاز عموم مانند ایستگاه های قطار شهری، واحدهای مسکونی بعضی از مناطق با افزایش قیمت رو به رو میشوند. در کنار این افزایش قیمت، رانت اطلاعاتی قبل از این تغییرات نیز دارای ارزش مالی و زمینه ساز رفتار سوداگرانه میتواند باشد. مالیات بر افزایش ارزش زمین و مسکن با این مقوله نیز مقابله میکند.
- تاثیر بر تقاضاهای مصرفی: از طرفی دیگر از آنجایی که مسکن اول افراد شامل این مالیات نخواهد بود، تقاضای مصرفی تحت الشعاع قرار نمیگیرد. به واسطه عرضه قابل توجه مسکن، این بخش با تورم کنترل شدهای مواجه خواهد شد و فرصت برای متقاضیان واقعی ایجاد میشود تا با برنامه ریزی مناسب، صاحب مسکن مورد نیاز خود شوند.
- تاثیر بر تولیدکنندگان مسکن: این مالیات بر سازندگان مسکن اعمال نمیشود. لذا کسانی که با نگاه سرمایه گذاری و البته به منظور تولید و کسب سود معقول وارد این بازار میشوند نیز با این مالیات دچار مشکل نخواهند شد. معمولا با توجه به واحدهای ساختمان فرصت مشخص معافیت مالیاتی به سازندگان داده میشود. مثلا برای یک مسکن ۸ واحدی چهارسال پس از اخذ پروانه ساخت، فرصت داده میشود. بنابراین تولیدکنندگان مسکن از آنجایی که سود خود را در تولید مسکن می بینند، سرعت ساخت و ساز خود را بالا می برند و عرضه مسکن نیز افزایش پیدا خواهد کرد. این موضوع سبب می شود که انگیزه برای استفاده از فناوری های ساخت نوین مسکن نیز بالا رود.