هوش عمومی مصنوعی، انقلابی در کسب و کار
سامانههای هوش مصنوعی که این روزها همه جا مورد استفاده قرار میگیرند، سیستمهایی هستند که در انجام وظایفی خاص، عملکرد عالی دارند و به این ترتیب، به آنها هوش مصنوعی محدود (Narrow AI) اطلاق میشود.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت" اگر خواستهای فراتر از وظایف تعیینشده قبلی مطرح شود، این سیستمها دیگر پاسخگو نخواهند بود و از کار میافتند. به همین دلیل است که سیستم هوش مصنوعی «آلفاگو» (ساخته شرکت گوگل دیپمایند) توانست قهرمان جهان را در بازی گو (Go) شکست دهد، اما قادر نبود حتی سادهترین وظایف خارج از آن بازی را انجام دهد.
در دنیای کسب و کار، هوش مصنوعی محدود میتواند وظایف متعددی مانند تشخیص تقلب در تراکنشهای مالی، تولید محتوا توسط دستیارهای هوش مصنوعی، یا ساخت تصویر برای تبلیغات را انجام دهد
اما همین مدلهای هوش مصنوعی، نمیتوانند بهطور ناگهانی وظایف غیرمرتبطی مانند پیگیری تماسهای فروش یا پیشبینی احتمال خرید یک مشتری بالقوه را انجام دهند. اینجاست که پای «هوش عمومی مصنوعی» (Artificial General Intelligence) به میان میآید؛ سیستمهایی که بتوانند مانند انسان، دانش را درک کرده و یاد بگیرند و آن را در موقعیتها و وظایف مختلفی بهکار بگیرند و حتی در برخی موارد نیز از انسان فراتر روند.
هوش عمومی مصنوعی (AGI)، مشابه انسان، از تواناییهایی نظیر حل مساله عمومی و انعطافپذیری شناختی برخوردار خواهد بود
همانگونه که یک انسان پس از یادگیری آشپزی میتواند مهارتهای زمانبندی و سازماندهی خود را در مدیریت پروژه بهکار گیرد، این نوع از هوشمندی نیز میتواند آموختههای خود را از یک حوزه به چالشهایی کاملا متفاوت منتقل کند. این قابلیت تطبیقپذیری همان چیزی است که AGI را به مفهومی متحولکننده در کسب و کار بدل میسازد.
در واقع این مفهوم، یک تلاش نظری برای توسعه سامانههایی است که از خودکنترلی مستقل، درجه معقولی از خودشناسی، و توانایی یادگیری مهارتهای جدید برخوردار باشند. چنین سیستمی میتواند مسائل پیچیدهای را در محیطها و زمینههایی حل کند که در زمان طراحی، به آن آموزش داده نشده بودند. از این رو هوش عمومی مصنوعی را «هوش مصنوعی قوی» (StrongAI) و هوش مصنوعی محدود را «هوش مصنوعی ضعیف» (WeakAI) مینامند.
تلاش دستهجمعی برای تحقق AGI
تقریبا تمام بازیگران بزرگ فناوری در حوزه هوش مصنوعی نظیر OpenAI، گوگل، متا و انتروپیک، بهدنبال دستیابی به AGI هستند. طبق اظهارات آلتمن، مدیرعامل OpenAI، مدل هوش مصنوعی O۳ تولید شده توسط این شرکت، با استفاده از دادههای عمومی آزمون ARC-AGI (بهعنوان مجموعه داده انتزاع و استدلال برای هوش عمومی مصنوعی) آموزش دیده و آزمون مرتبط با آن را با موفقیت پشت سر گذاشته است. مدل O۳ سیستمی است که توانایی تطبیق با وظایف ناآشنا را دارد و به سطح عملکرد انسانی نزدیک میشود.
طبق اظهارات موسسه آرکپرایز، مدل نوین O۳ گامی چشمگیر در جهت توانایی سازگاری هوش مصنوعی با وظایف جدید محسوب میشود
این پیشرفت، بهعنوان تحولی واقعی حاکی از تغییر کیفی در قابلیتهای هوش مصنوعی نسبت به محدودیتهای پیشین مدلهای زبانی بزرگ (LLMs) است. با این وجود آزمون ARC-AGI معیار قطعی برای تشخیص AGI نیست و عبور از آن، نباید بهمعنای دستیابی قطعی به هوش عمومی مصنوعی لحاظ شود. در صورت تحقق AGI، پیامدهای چشمگیری برای کسب و کار ایجاد میشود. بهعنوان نمونه، سامانه واحدی میتواند روندهای بازار را تحلیل و همزمان زنجیره تامین را بازطراحی کند تا با تغییرات سازگار شود.
این سیستم، میتواند پشتیبانی مشتریان را مدیریت کند و از تعاملات بهدست آمده برای توسعه محصولات جدید استفاده کند. بهعلاوه، این سیستم میتواند عملیات اجرایی را مدیریت کرده و همزمان راهحلهای نوآورانهای برای مشکلات بهرهوری ارائه دهد. این سامانه میتواند با ترکیب اطلاعات از صنایع و حوزههای مختلف، تصمیمات راهبردی را اتخاذ کند که به توانایی استدلال عمومی در سطح بالا نیاز دارد.
یکی از چالشهای اصلی در سنجش تحقق واقعی هوش عمومی مصنوعی، تعریف سیال و غیرثابت آن است. به همین دلیل، شرکت گوگل دیپمایند تلاش کرده با معرفی شش سطح برای آن، چارچوبی در جهت ارزیابی سامانههای هوش مصنوعی فراهم آورد. این چارچوب با هدف سازماندهی و معیارگذاری، تعریف سیالی از هوش عمومی مصنوعی ارائه میکند و سطوح آن بر اساس عملکرد و میزان عمومیت (Generality) در توانمندیهای مدل هوش مصنوعی تعیین شدهاند.
طیف آنها از سطح صفر (بدون هوش مصنوعی) تا سطح ۵ (هوش فرابشری یا فراانسانی) در نظر گرفته شده است. سطح پنجم، همان هوش فوقالعاده مصنوعی (Artificial Superintelligence) نامیده میشود.
شرکت OpenAI نیز نسخهای پنجسطحی از AGI دارد:
سطح ۱: چتباتها (Chatbots): هوش مصنوعی با قابلیت زبان محاورهای
سطح ۲: استدلالگرها (Reasoners): برخورداری از توانایی حل مساله در سطح انسان
سطح ۳: عاملها (Agents): سیستمهایی که میتوانند اقداماتی را انجام دهند
سطح ۴: نوآوران (Agents): هوش مصنوعی که میتواند به فرآیند اختراع کمک کند
سطح ۵:سازمانها (Organizations): هوش مصنوعی که میتواند عملکردی معادل یک سازمان کامل داشته باشد
توسعه AGI به مولفههای فناورانهای نیاز دارد. بهعنوان نمونه، معماریهای یادگیری ماشین باید از تشخیص الگو فراتر رفته و به درک واقعی و عمیق برسند. سیستمها باید از «استدلال علی» برخوردار شوند. یعنی نهتنها بدانند که یک رخداد اتفاق افتاده، بلکه بفهمند چرا رخ داده است. به علاوه، آنها باید از «استدلال مبتنی بر عقل سلیم» و توانایی انتقال دانش بین زمینههای مختلف برخوردار شوند.
مهمتر از همه، باید چیزی شبیه به خودآگاهی و آگاهی ذهنی انسان در آنها ایجاد شود
طبق گزارش شرکت IBM، هوش مصنوعی برای رسیدن به نقطه قابل قبول از این مفهوم، باید در حوزههای ادراک بصری، ادراک صوتی، مهارتهای حرکتی دقیق، حل مساله، ناوبری مکانی و درک محیط واقعی، خلاقیت، و تعلقمداری اجتماعی و احساسی پیشرفت کند.
حل مساله هوش عمومی مصنوعی میتواند نقطه عطفی در تحول کسب و کارها باشد. در این صورت هوش عمومی مصنوعی قادر خواهد بود فرآیندها را بهشکلی بهینهسازی کند که فراتر از تصور انسانها باشد یا فرصتهای پنهان بازار را کشف کند که مدیران انسانی قادر به تشخیص آنها نیستند و مسائل پیچیده را با سرعت و دقتی بیسابقه حل کند. در کنار فواید احتمالی استفاده از این هدف تحقیقاتی، مسیر توسعه آن با چالشهای عظیم اقتصادی و اجتماعی مواجه است.
در طی این مسیر، ممکن است صنایع بهصورت ناگهانی دگرگون شوند و شغلها با سرعتی بیسابقه خلق و حذف شوند
ممکن است شرکتها مجبور شوند ساختارهای سازمانی و مدلهای کسب و کار خود را از نو تعریف کنند. بهعلاوه، در سطح اجتماعی، ترس از کنترل خارج شدن هوش عمومی مصنوعی تا جایی پیش رفته که برخی پیشگامان هوش مصنوعی هشدار دادهاند چنین پیشرفتی میتواند حتی به انقراض بشریت منجر شود.
بسیاری از چهرههای سرشناس هوش مصنوعی مانند جفری هینتون، ایلان ماسک، استیو وزنیاک و یوشوا بنجیو، مردم عادی را نسبت به خطرات احتمالی کاربرد این دستاورد آگاه کردهاند و حتی خواستار توقف موقت توسعه خود هوش مصنوعی شدند
در مقابل، افرادی مانند یان لیکان و اندرو نگ معتقدند این نگرانیها بیشازحد اغراقآمیز هستند و هوش مصنوعی در واقع آغازگر رنسانس جدیدی در کسب و کار و جامعه خواهد بود. علی رغم دوگانگی در دیدگاهها، رقابت جهانی برای دستیابی به این پیشرفت بهشدت در جریان است؛ هرچند هیچکس نمیداند در چه زمانی هوش عمومی مصنوعی واقعا محقق خواهد شد، اما تاثیر گسترده و بیبدیل آن غیرقابل انکار است و همین کافی است تا هیچکس نتواند آن را نادیده بگیرد.
منبع: دنیای اقتصاد