بازاریابی دیجیتال چه تاثیری بر عملکرد کسب و کار ما دارد؟
هیچ فرقی نمیکند، چه کارآفرین باشید، چه رئیس شرکت، چه کسب و کار کوچک یک نفره داشته باشید و یا صاحب شرکت بزرگی باشید، باید بازاریابی دیجیتال را بشناسید و از آن برای رسیدن به هدف نهایی خود در بازار استفاده کنید.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت" امروزه بازاریابی دیجیتال یکی از مهمترین محرکهای نوآوری است که منجر به رشد و رقابت در کسب و کارها میشود. در واقع با ظهور تکنولوژی و فناوری، کسب و کارها میتوانند به راحتی با مشتریان در سراسر دنیا ارتباط برقرار کنند که همین خود منجر به افزایش رقابت شده و همچنین مشتریان نسبت به گذشته دسترسی بیشتری به اطلاعات از طریق اینترنت و رسانههای اجتماعی دارند که سبب میشود آنها در مورد محصولات و یا خدماتی که قصد خرید آن را دارند، آگاهتر باشند و بتوانند برای محصولات و کالاها تمایز قائل شوند.
بنابراین شرکتها برای اینکه در کسب و کارشان موفق شوند بایستی خودشان را با این تغییر رفتار مشتری و با استفاده از نوآوریهای بازاریابی دیجیتال، وفق دهند و در رویکردهایشان نسبت به بازاریابی و مشتری مداری تجدید نظر کنند و خلاقتر شوند.
تفاوت بازاریابی دیجیتال و سنتی چیست؟
با این تفاسیر دو نوع بازاریابی تعریف میشود: بازاریابی سنتی و بازاریابی دیجیتال. در بازاریابی سنتی که برای دههها مورد استفاده قرار گرفت و هنوز هم به چشم میخورد، از روشهای سنتی مانند تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، تبلیغات چاپی و بیلبوردها برای دسترسی به طیف وسیعی از مخاطبان که در یک منطقه جغرافیایی خاص یا گروه جمعیتی هستند استفاده میشود.
در صورتی که بازاریابی دیجیتال به تکنولوژی و فناوری دیجیتال مانند رسانههای اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و موبایلی، سئو و تبلیغات آنلاین پولی متکی است که این روشها اغلب هدفمندتر هستند و میتوانند به مخاطبان خاصی بر اساس علایق، رفتار و یا محل جغرافیاییشان دسترسی پیدا کنند. اگرچه روشهای بازاریابی سنتی هنوز هم میتوانند موثر باشند ولی بازاریابی دیجیتالی به خاطر ظهور تکنولوژی و اینترنت، در دنیای امروزی اهمیت و محبوبیت بیشتری پیدا کرده است.
این نوع بازاریابی به کسب و کارها این امکان را میدهد که به مخاطبان بیشتری دسترسی پیدا کنند و فعالیتهای بازاریابیشان اندازهگیری شود و استراتژی مناسبی را بر اساس تجزیه و تحلیل دادهها انتخاب کنند. از طرفی این روش برای محصولات و خدمات بازار مقرون به صرفه است و نسبت به بازاریابی سنتی، پتانسیل بیشتری برای حفظ و بازگشت سرمایه را دارد.
بعلاوه، رسانههای اجتماعی به عنوان یکی از عناصر کلیدی استراتژیهای بازاریابی شرکتها محسوب میشوند و همبستگی قوی بین رسانههای اجتماعی و وفاداری مشتری به یک برند وجود دارد.
چرا اغلب کسب و کارها تن به سرمایهگذاری در بازاریابی دیجیتال نمیزنند؟
با این حال، اکثر شرکتها آمادگی سرمایهگذاری در این شکل از بازاریابی را ندارند، به این خاطر که هنوز آن را فقط مکملی برای بازاریابی سنتی تلقی میکنند. ولی تحقیقات ثابت کرده است که نوآوریهای بازاریابی تاثیر مثبتی بر انواع عملکرد شرکت با افزایش رضایت مشتری، سرعت تولید، افزایش فروش، رشد و کارایی داخلی، کاهش هزینههای تولید، افزایش سود و جریان نقدینگی و... دارد.
هرچه مدیریت بازاریابی قویتر باشد، شرکت به عملکرد مالی بالا و مزیت رقابتی پایدار دست پیدا میکند و نتایج تحقیقات تجربی نشان میدهد شرکتهایی که نوآوری بازاریابی دیجیتال و توسعه پایدار را اولویت کار خود قرار دادهاند، ۱۶ درصد حاشیه سود بالاتری نسبت به همتایان خود داشتهاند.
نتایج یک تحقیق
البته اثربخشی نوآوریهای بازارهای دیجیتالی بر عملکرد شرکت به عوامل مختلفی چون قابلیت بازاریابی شرکت و سایز و اندازه شرکت هم بستگی دارد. درواقع رابطه بین نوآوریهای بازاریابی دیجیتالی و عملکرد شرکت یک رابطه پیچیده است. به همین خاطر دو نفر از محققان کرهای به نامهای یانگ و شیگای تحقیقی را با مطالعه ۱۰۰ شرکت برتر شاخص قیمت سهام و نمایندگیهای اوراق بهادار کره جنوبی در مارس ۲۰۲۳ انجام دادهاند. آنها در پی بررسی تاثیر نوآوری بازاریابی دیجیتال از طریق قابلیت بازاریابی و سایز و اندازه بر عملکرد شرکت بودهاند.
سوال اصلی آنها این بود که آیا نوآوری بازاریابی دیجیتالی با میانجیگری قابلیت بازاریابی تاثیر مثبتی بر عملکرد شرکت دارد. این محققان به رابطه قوی و معناداری دست یافتند که بر اساس آن قابلیت بازاریابی برای همه مشاغل و صنایع در هر اندازهای از کوچک تا بزرگ مهم و ضروری است.
از آنجایی که قابلیت بازاریابی همان توانایی یک سازمان برای توسعه و اجرای استراتژیهای موثر بازاریابی است تا
محصولات یا خدماتش را تبلیغ کند، برندسازی انجام دهد و درآمدسازی داشته باشد، به کمک آن میتواند به مخاطبان هدف خود برسد و خودش را از رقبایش متمایز کند و افزایش فروش و رشد درآمدی را به دنبال داشته باشد.
همچنین قابلیت بازاریابی قوی میتواند به شرکت و یا سازمان کمک کند تا خود را با تغییرات بازار و نیازهای مشتری وفق دهد و حتی جلوتر از روندهای بازار باشد و محصولات یا خدمات جدیدی را خلق و نوآوری کند.
صرف داشتن منابع دیجیتال برای ایجاد ارزش و مزیت رقابتی کافی نیست
البته این کار، خود به طیف وسیعی از مهارتها، دانش و منابع مرتبط با تحقیق و توسعه بازار، ماهیت نوآوری، تبلیغات فروش و تعامل با مشتری و اینکه یک شرکت تا چه اندازه میتواند از منابع خود به خوبی استفاده کند بستگی دارد. در واقع صرف داشتن منابع دیجیتال برای ایجاد ارزش و مزیت رقابتی کافی نیست و باید تمرکز بر نحوه استفاده از آنها باشد که به نوبه خود قابلیت بازاریابی را هم به وجود میآورد.
بنابراین نوآوری بازاریابی دیجیتال ممکن است لزوما به تنهایی منجر به بهبود عملکرد شرکت نشود و چالشهایی را برای شرکتها و سازمانهایی که فاقد منابع لازم، مهارت و یا زیر ساختهای لازم برای پیادهسازی این نوآوریها هستند، به وجود بیاورد و حتی در برخی موارد با مقاومت در برابر تغییر از سوی کارمندان یا مشتریانی که با تکنولوژی جدید آشنا نیستند مواجه شود. اما قابلیت بازاریابی میتواند نقش مهمی را در پر کردن شکاف بین نوآوری و عملکرد شرکت ایفا کند و یک محرک کلیدی برای بهبود و توسعه محصولات موجود و محصولات جدید باشد و به فرصتهای جدید بازار دست پیدا کند و با برقراری تعامل با مشتریان و کارکنان به بهبود عملکرد شرکت کمک کند.
یک شرکت حتی با بازاریابی قوی میتواند به طور موثری، ارزش و منافع محصولات و خدمات نوآورانهاش را به مشتریان هدف خود انتقال دهد، تقاضا ایجاد کند، نیازهای مشتریان و اولویتهایشان را شناسایی کند و استراتژیهای بازاریابیاش را بر اساس نیازهای متفاوت مشتریانش تنظیم کند و در نهایت منجر به افزایش رضایت و وفاداری مشتری و تمایلش به پرداخت محصولی حتی با قیمت بالا، ایجاد برند قوی، کاهش ریزش مشتری و تبلیغات مثبت دهان به دهان شود. همه اینها به بهبود عملکرد شرکت و موفقیت بلند مدت و ایجاد روابط قوی با مشتری و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار کمک میکند.
شرکتهای کوچکتر به تغییرات بازار خیلی سریع واکنش نشان میدهند
همچنین، یافتهها حاکی از آن است که تاثیر نوآوری بر عملکرد تجاری شرکت با توجه به ویژگیهایی مانند سن، نوع صنعت، اندازه، سرمایه مالی و گرایش کارآفرینی متفاوت است و میتواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای افزایش رشد و بهبود عملکرد برای شرکتهای کوچکتر باشد. از آنجایی که شرکتهای کوچک و متوسط اغلب، منابع محدودتری دارند و با رقابت و چالشهای بیشتری در بازار روبرو هستند.
بنابراین نوآوری میتواند به آنها کمک کند تا خودشان را متمایز کنند و مزیت رقابتی به دست آورند. در واقع شرکتهای کوچکتر به تغییرات بازار خیلی سریع واکنش نشان میدهند و برای استفاده از فرصتهای جدیدی که توسط نوآوری ایجاد میشود، در موقعیت بهتری قرار میگیرند. به علاوه شرکتهای کوچکتر به دلایل متعددی چون فرهنگ کارآفرینی بیشتر، انعطافپذیری بیشتر و ریسک بالا، نسبت به شرکتهای بزرگتر خلاقترند و حتی با منابع کمتر میتوانند ایدههای جدید را سریعتر اجرا کنند و منجر به رشد سریع و بهبود عملکرد شرکت شوند و به نحو موثرتری در بازار رقابت کنند و به رشد و موفقیت پایدار دست یابند.
در حالی که شرکتهای بزرگتر اگرچه منابع بیشتری در اختیار دارند ولی با فرایند تصمیمگیری پیچیدهتر و مقاومت داخلی بیشتر و با ساختار و روال تثبیت شدهشان، کار پیادهسازی و اجرای ایدههای جدید و نوآوریها، برایشان سختتر میشود.
بنابراین با توجه به نتایج این تحقیق، مدیران شرکتها برای اثربخشی نوآوریهای بازاریابی دیجیتال و افزایش عملکرد شرکت، بایستی بر ارتقا و توسعه قابلیت بازاریابی تمرکز بیشتری داشته باشند. چرا که مشتریان بیشتری را میتوانند از این طریق جذب کنند و رشد و سودآوری بیشتری را برای شرکت به ارمغان بیاورند.
منبع: کارآفرین نیوز