تابآوری اقتصادی تقویت شود
در شرایط کنونی اولویت اصلی هر رئیسجمهوری باید ساماندهی اقتصاد کشور باشد. البته مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... همگی بهصورت یک سیستم هستند اما هر رئیسجمهوری که در این شرایط بر مسند قدرت بنشیند، بدون شک باید برای حل مشکلات اقتصادی کمر همت را ببندد.

به گزارش گسترش تولید و تجارت ، در حوزه اقتصاد نیز اگر اهم و فیالاهم کنیم متوجه میشویم دولت باید در جهت افزایش تابآوری اقتصادی اقدامات عاجلی انجام دهد، چراکه اقتصاد ما در اثر شوکهای درونزا و برونزا تحلیل میرود و این تکانههای اقتصادی موجب بروز مشکلات جدی در زندگی عادی مردم میشود. مثلا شوکهایی که در بازارهای ارز، مسکن، بورس و... داشتهایم بهسرعت اقتصاد ما را تحت تاثیر قرار میدهد، در حالی که یک اقتصاد بزرگ غرب آسیا نباید به این سادگی تحت فشار قرار گیرد؛ بنابراین هر رئیسجمهوری وظیفه دارد که تابآوری اقتصادی کشور را تقویت کند. متاسفانه اقتصاد کشور ما با هر خبری دچار تلاطم میشود؛ مثلا بارها دیدهایم که رئیسجمهوری امریکا در آن سوی دنیا مصاحبه میکند اما بازار ارز ما دچار مشکل میشود. یا یک روزنامهنگار در اروپا مطلبی مینویسد و اینجا میبینیم که بازار سرمایه با ریزش مواجه شده است. همه این مثالها که کم هم نیستند، از مصادیق عدم تابآوری اقتصاد کشور ما است که باید بهصورت جدی مورد توجه مسئولان عالیرتبه دولتی نیز قرار گیرند. عواقب این امر نیز در سفره مردم کاملا مشهود است. وقتی بازارهای کلیدی کشور مدام در حال تلاطم هستند، نتیجهای جز فشار آمدن بر مردم عادی را نمیتوان متصور بود.
برای مثال فشار و التهاب در بازار سرمایه منجر به تضعیف قدرت پول ملی میشود، کاهش ارزش ریال هم انتظارات تورمی ایجاد میکند که در نهایت باعث ایجاد مشکلات اساسی در حوزه معیشت مردم میشود. این دقیقا شرایطی است که ما درحالحاضر تجربه میکنیم و باید برای تعدیل اوضاع هرچه زودتر تمهیداتی اندیشیده شود، وگرنه روز به روز شاهد بزرگتر شدن معضلات اقتصادی در کشور خواهیم بود. دولت باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا در این ماههای پایانی ذهنیت مردم از این ۸ سال منفی نباشد و حداقل کسی از این دولت بهعنوان بدترین دولت ایران در حوزه اقتصادی یاد نکند. اما بحثی که مردم در این روزها پیگیر آن هستند این است که اولویت دولت در حمایت از بازارهای موازی با کدام مورد است؟ در این زمینه باید توجه داشت که بازارها یک مجموعه درهم تنیده هستند و بر یکدیگر تاثیرات متقابل میگذارند. اینگونه نیست که مثلا دولت از بازار سرمایه حمایت کند و بورس رشد خوبی داشته باشد اما در مقابل مثلا بازار ارز یا طلا دچار مشکل شوند. اگر ما یک بازار سرمایه خوب داشته باشیم، قطعا تاثیرات مثبتش را در حوزههای دیگر، خصوصا بخش تولید کشورمان خواهیم دید. اقدامی که دولت در جهت جمعآوری نقدینگی از سطح جامعه انجام داد یک نمونه مثبت از تمهیدات مسئولان بود که با حمایت از بازار بورس تهران عملیاتی شد، اما پس از مدتی دیدیم که دولت این مسئله را پس زد و موجبات ریزش در بازار سهام را فراهم کرد.
در چنین شرایطی طبیعی است که مردم هم برای حفظ ارزش پول خود تلاش میکنند و ممکن است در پی این ریزشها دوباره به سمت بازارهای موازی بروند. وقتی این مکانیسم در بازار عادی میشود، دیگر تقاضا، تقاضای معاملاتی نیست بلکه عملا سفتهبازی در بازار ترویج میشود، اما اگر دولت بتواند بورس را بهنحوی تقویت کند که مردم از حفظ ارزش داراییهای خود اطمینان داشته باشند، دیگر دلیلی برای رفتن به سمت بازار ارز و سکه وجود نخواهد داشت. سوالی که ذهن بسیاری از کارشناسان را به خود مشغول کرده این است که در این شرایط که کرونا در جهان بیداد میکند و عملا صنعت گردشگری در سراسر دنیا زمینگیر شده و تقاضایی برای دلار مسافرتی وجود ندارد، چرا سطح تقاضای دلار در بازار ما به سطح بسیار بالایی رسیده است؟ باتوجه به شرایط نامطلوبی که در بخشهای تولید، صادرات و واردات داریم کاملا مشهود است که این میزان بالای تقاضا برای دلار، معاملاتی نیست و فقط سفتهبازی و کاذب است. بار دیگر باید تاکید کرد که اگر بازار سرمایه قدرتمندی داشته باشیم که از حمایت دولت هم برخوردار باشد، دیگر شاهد فعالیتهای سفتهبازان در بازارهای موازی نخواهیم بود.
منبع : روزنامه صمت