مدل «هابمحور»:
نقشه راه جهاددانشگاهی برای خروج گیلان از بحران پسماند و احیای سرمایههای راکد
گیلان، استانی با تولید روزانه بیش از ۲۰۰۰ تن پسماند، سالهاست با معضل مدیریت ناکارآمد زباله دست و پنجه نرم میکند. در حالی که ظرفیتهای پردازش پسماند استان، بیش از میزان تولید آن است، اما بهرهبرداری نامناسب از این ظرفیتها، منجر به انباشت زباله در طبیعت شده است. محمد پناهنده، عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی، در گفتوگو با “گسترش تولید و تجارت”، مدل «هابمحور» را به عنوان راهکاری نوین و عملیاتی برای حل این بحران معرفی کرد؛ راهکاری که با تمرکز بر بازسازی تاسیسات موجود و بهرهگیری از سرمایههای گذشته، نویدبخش مدیریت پایدار پسماند و الگویی ملی است.

به گزارش "گسترش تولید و تجارت" استان گیلان، نگین سبز شمال ایران، این روزها با چالشی زیستمحیطی دست و پنجه نرم میکند؛ بحران پسماند روزانه بیش از ۲۰۰۰ تن زباله شهری و روستایی در این استان تولید میشود که سرانه تولید آن در شهرها به ۸۵۰ گرم و در روستاها به ۶۵۰ گرم میرسد. این آمار در شهرهای پرجمعیت مانند رشت، گاهی از ۱.۲ کیلوگرم در روز نیز فراتر میرود و زنگ خطری جدی برای محیط زیست استان به شمار میرود.
گیلان؛ غرق در پسماند با ظرفیتهای بلااستفاده
محمد پناهنده، عضو هیئت علمی پژوهشکده محیط زیست جهاددانشگاهی، در تشریح این معضل به “گسترش تولید و تجارت” گفت: «بر اساس مطالعات انجام شده، گیلان با چالش انباشت حجم عظیمی از زباله در محلهای دفن غیربهداشتی و کنار رودخانهها مواجه است، در حالی که ظرفیتهای پردازش پسماند استان، توانایی مدیریت ۲۳۰۰ تن زباله در روز را دارد؛ رقمی فراتر از میزان تولید روزانه استان.»
وی به پروژههای زیرساختی مدیریت پسماند در دو دهه اخیر اشاره کرد و افزود: «کارخانه کمپوست رشت (ظرفیت ۱۰۰۰ تن در روز)، زبالهسوز رشت (در حال ساخت، ظرفیت ۶۰۰ تن در روز)، کارخانههای کمپوست رودسر (۲۵۰ تن)، بندرانزلی (۲۵۰ تن) و لنگرود (۲۰۰ تن) تنها بخشی از این پروژهها هستند. متاسفانه، درصد پایینی از ظرفیت اسمی این واحدها در حال حاضر به کار گرفته میشود.»
چرا راهکارها شکست خوردهاند؟ مدیریت نامناسب، نه کمبود سرمایه
پناهنده با قاطعیت بیان داشت: «مشکل اصلی گیلان، کمبود سرمایهگذاری نیست، بلکه مشکل در بهرهبرداری و مدیریت نامناسب همین ظرفیتهای موجود نهفته است. پراکندگی مراکز کوچک و نیمهفعال، نه تنها هزینههای عملیاتی را افزایش داده، بلکه موجب شده تا سرمایهگذاریهای کلانی که در گذشته انجام شده، عملاً بلااستفاده بماند.»
معرفی مدل «هابمحور»: سه مرکز، یک راهبرد نوین
وی راهکار پیشنهادی خود را مدل «هابمحور» عنوان کرد و توضیح داد: «این مدل بر پایه برنامهریزی خوشهای و تعریف و توسعه هابهای منطقهای استوار است. پیشنهاد ما ایجاد سه هاب مرکزی است: هاب اول در مرکزیت رشت که حوزههای فومن، صومعهسرا، خمام و انزلی را پوشش میدهد؛ هاب دوم در غرب استان به مرکزیت تالش یا رضوانشهر، شامل آستارا، تالش و رضوانشهر؛ و هاب سوم در شرق استان به مرکزیت لنگرود یا رودسر، که لنگرود، رودسر، لاهیجان و آستانه اشرفیه را در بر میگیرد.»
مزایای اقتصادی و زیستمحیطی مدل هابمحور
پناهنده در ادامه به مزایای این مدل اشاره کرد: «با اجرای مدل هابمحور، کارخانههای نیمهتمام یا تعطیل مانند رودسر، انزلی و رشت در قالب این هابها بازفعال شده و پسماندهای شهرستانهای اطراف به این مراکز منتقل و در مقیاس اقتصادی پردازش خواهند شد. این رویکرد منجر به استفاده مجدد از سرمایههای قبلی، کاهش هزینههای حملونقل، کاهش هزینه به ازای هر تن پردازش از طریق اقتصاد مقیاس، و همچنین تسهیل در نظارت و پایش به دلیل تمرکز بر چند مرکز اصلی به جای انبوهی از مراکز پراکنده خواهد شد.»
گیلان سالهاست در چرخه معیوب «انباشت زباله - سرمایهگذاری ناکام» گرفتار شده است
وی در پایان تاکید کرد: اکنون زمان آن رسیده که با مدیریت کارآمد و تمرکز بر ظرفیتهای موجود، این چرخه را بشکنیم. مدل هابمحور با احیای سرمایههای گذشته و کاهش هزینهها، میتواند الگویی ملی برای مدیریت پایدار پسماند و نجات گیلان از بحران زباله باشد.»