برای پیگیری مشکلات تولیدکنندگان باید اتاق جنگ اقتصادی شکل بگیرد
علیرضا نبی با بیان اینکه در تهران پشت درهای ریموتدار نشستن مقابله با جنگ اقتصادی نیست، گفت: برای پیگیری مشکلات تولیدکنندگان باید ستاد و اتاق جنگ اقتصادی شکل بگیرد، این ستاد در ریاست جمهوری تشکیل شود و درخواستهای تولیدکنندگان به آنجا ارجاع شود. باید یک پنجره واحد باشد که بتواند دستور العمل ها و همچنین مشکلات تولیدکنندگان را از طریق تشکلها به ستاد منتقل کند و بر کار مدیران میانی نظارت کند.

با توجه به مشکلات تولید در کشور و تاثیر آن بر اشتغال به ویژه در شرایط تحریم کنونی، گفتگویی با علیرضا نبی دبیر انجمن تولیدکنندگان کشور در خصوص مسائل پیشرو کسب و کار در ایران انجام داده ایم که در ادامه میخوانید:
در حال حاضر موانع کسب و کار و فعالیت تولیدی در ایران چیست؟
نبی: در بحث مبانی تولید و چالشهای تولید ما دو بخش داریم. یک بخش نرم افزاری و دیگری سخت افزاری است. در بخش نرم افزار مشکل ملی و همگانی وجود دارد و آن عدم اقبال به تولیدات داخلی است. در این حوزه به اشتباه تولیدات داخلی را کم کیفیت و بی کیفیت و تولیدات خارجی در هر سطحی را بهتر از تولیدات داخلی میدانیم. این مشکل فرهنگی در طول سالیان به وجود آمده و الان تبدیل به کلونی بزرگی شده که هضمش نیاز به عزم همه دستگاه های متولی از سطح تا ذیل دارد.
در این مقطع مقام معظم رهبری با دعوت از کارآفرینان در این حوزه عملاً حساسیت موضوع را به تمام مدیران میانی و سطوح پایینی نظام یادآور شدند که ما در جنگ فرهنگی، سیاسی و امنیتی پیروز شدیم، باید در جنگ اقتصادی هم پیروز شویم این یک اتمام حجت است. در بخش نرمافزار ما نیاز داریم همزمان با افزایش کیفیت در تولیدات داخلی توسط تولیدکنندگان، مردم نگاه خود را نسبت به تولید داخلی تغییر دهند. در این راستا باید اصحاب رسانه، خطبا، امامان جمعه و جماعت، دلسوزان ایران و انقلاب وارد میدان شوند و این تفکر غلط را از بین ببرند. در این خصوص ساخت سریالها، داستانها و مقاله ها باید به سمتی برود که نشان دهد کالای داخلی کالای کم کیفیتی نیست. زیرا یکی از موانع ما برای تولید، عدم فروش کالا در داخل کشور است. یعنی اگر کالای واحد تولیدی را بخریم مشکلی برای تولید ندارد.
مسئله اصلی سر همان بحث کالای ایرانی است که باید به صورت فرهنگ درآید که باور کنیم کالای ایرانی، کالای مرغوبی است. این امر نیاز به نظارت جامع کامل دارد و دولت باید به جای تصدیگری و بنگاه داری به وظیفه نظارت گری برگردد تا بتواند به واحدهای تولیدی نظارت دقیق داشته باشد تا از استانداردهای مصوب شده و تعیین شده تخطی نکند. در این راستا اصحاب رسانه هم باید کمک کنند این اتفاق صورت بگیرد.
تسهیلات دولت از جمله ارائه معافیت به تولیدکنندگان تا چه اندازه در رونق تولید موثر است؟
نبی: در قسمت نرمافزار، اگر دولت به وظیفه نظارتگری خودش برگردد و از بنگاهداری دست بردارد، بانکها نیز از طمع دست بردارند و به رسالت اصلی خودشان که تامین نقدینگی است برگردند طبیعتاً اتفاقات خوبی حتی در قسمت نرم افزار رخ خواهد داد. وقتی دولت کارش را درست انجام میدهد، اتفاقات خوبی میافتد. در بعد سخت افزار مشکل از دید من این است که برخی از مسئولین میانی چیزی به عنوان جنگ اقتصادی و شرایط اضطراری را قبول ندارد یا نمیخواهند قبول کنند. میگویند همه چیز عادی است. مدیران میانی نظام درک صحیحی نسبت به اینکه ما باید مشکل فلان واحد تولیدی با ۲۱ هزار نفر پرسنل را به طور جدی بررسی کنیم، ندارند.
من دبیر کل انجمن دارندگان نشان استاندارد کشور هستم و ۱۳۰۰ واحد زیرمجموعه ما مشغول به کار هستند. وقتی به آنها میگوییم موانع کارتان را به ما معرفی کنید، عمدتاً همین مشکل هست که برای مدیران میانی فرقی ندارد من تولید کنم یا خیر. کارخانه من فعال باشد یا نباشد. دولت باید فکری برای چنین مدیران میانی بکند. وقتی ما با مسئولین ارشد نظام صحبت میکنیم، با ما همصدا هستند. در جلسه ای آقای جهانگیری که صحبت میکرد من احساس میکردم او تولیدکنندهای است که دارد مشکلات را بیان میکند.
چه شده که مدیران میانی دنبال آمار پر کردن و آمار فرستادن هستند. به قول حضرت آقا زیر سر مسئولین بالشت نرم نگذارید. اینها خوابشان میبرد و ماشین را در دره میاندازند. حرف درستی است. انگار برای مدیران میانی خیلی اهمیت ندارد. در حالی که یک قانون بر کشور حاکم است در یک استان کسب و کار رونق دارد و در دیگری حرکت آن کند است. چون با قوانین سلیقه ای رفتار میشود. چرا مدیران میانی سلیقهای رفتار میکنند؟ این مانع است. در حالی که دولت پذیرفته آب، برق و امنیت واحد صنعتی را تامین کند، اگر سرمایه در گردش در اختیارش نگذارد نمیتواند کار کند. در حال حاضر تولیدکنندگان برای بانکها توجیه اقتصادی ندارد. چرا برای بانکها ساخت و ساخت برجها و آپارتمانها در همت غرب و اطراف دریاچه خلیج فارس جذابیت بیشتری دارد تا تسهیلات دهی به یک واحد صنعتی؟ نمیگوییم به واحد صنعتی تسهیلات داده نمیشود. اما فراگیری طرحهای تسهیلاتی برای افراد مختلف و تولیدکنندگان مختلف یکنواخت است؟ یکسان است؟ خیر. آیا عدالت مالیاتی برای ۸۶ هزار واحد صنعتی در کشور یکنواخت است؟ خیر. بسته به سلیقه دارد. آیا ترخیص مواد اولیه از گمرک با تعدد بخشنامه هایی که مثل دستگاه فتوکپی تولید میشود آیا دارای چابکی و سرعت عمل است؟ خیر. فقط برای عده خاص و نه برای عموم تولیدکنندگان. اینها واقعیتهای موانع کسب و کار و تولید است.
راهکارهای برون رفت از این موانع چیست؟
نبی: پیشنهاد من تاسیس ستادی با حضور همه وزارتخانه است که این ستاد در ریاست جمهوری تشکیل شود و درخواستها به آنجا ارجاع شود. من اعتقادم بر این است مدیران میانی نمیدانند چه خبر است. این ستاد باید اختیارات مدیران ارشد را داشته باشد اما بتواند به مدیران میانی وصل شود و دستور بدهد. باید یک پنجره واحد باشد که این پنجره واحد بتواند دستور العمل ها و همچنین مشکلات تولیدکنندگان را از طریق تشکلها به ستاد منتقل کند. در واقع ما نیاز به ستاد اضطراری داریم. برای کسی که کالایش در گمرک خراب میشود ستاد تسهیل کاری نمیتواند بکند باید ستاد اضطراری داشته باشیم. برای مثال مشکل واحد تولیدی که گمرک از او رشوه خواسته و او نداده است و الان ۵۰-۶۰ کانتیر مواد اولیه شان در گمرک ماده و ۶۰ روز است این واحد تولیدی تعطیل است، را باید به کجا انتقال دهیم؟باید با ایجاد ستاد مستقیم این مسائل اطلاع داده شود نه با نامه نگاری اداری. در حال حاضر مدیران گمرک و مدیران استانها برای خود حکومت میکنند. اینها نباید اینقدر قدرت داشته باشند و قومی و قبیله ای عمل کنند. برای نمونه اگر من برای ترخیص کالایم به مرز بازرگان برویم امکان نخواهد بود زیرا من سه جرم بزرگ دارم اول اینکه همزمان و هم قبیله آنها نیستم، دوم اینکه بومی آن منطقه نیستم. و سوم اینکه نمیخواهم رشوه بدهم.
حل این مشکل چندان پیچیده نیست. باید بازرس اعزام شود. چطور ممکن است مدیر سطح پایین به من بگویید برای ترخیص کالایت باید به من رشوه بدهی؟! بدون رشوه هیچ کسی کاری انجام نمیدهد. انتقال مشکل به مدیران میانی هم آن را حل نخواهد کرد. زیرا شاید خودشان هم در این کار دخالت دارند. ما ستادی میخواهیم که با تلفن زدن بتوانیم مشکل را حل کنیم. مثل اختصاص شماره تلفن خاص به آتش نشانی. در این صورت وقتی تولیدکننده نمیتواند مواد اولیهاش را ترخیص کند سریعا موضوع را انتقال دهد که اجازه ترخیص به دلیل نپرداختن رشوه مقدور نیست. در اینجا بازرس باید گزارش تهیه کند و ببیند برای مثال در مرز بازرگان چه میگذرد. نشستن در تهران پشت درهای ریموتدار مقابله با جنگ اقتصادی نیست.
جنگ اقتصادی ماشین دستمال کشیده برق انداخته، آسانسور اختصاصی و در ریموتدار نیست. یک مدیر در حکومت مستضعفان این مسئولیت را پذیرفته پس این تجملگرایی چیست؟ چطور از منِ سرباز این نظام توقع دارید بجنگنم زمانی که برخی مدیران هیچ درکی از شرایط من ندارند. من به عنوان دبیرکل انجمن تولیدکنندگان برای حل مشکل تولیدکننده کدامیک از مدیران ارشد را میتوانم ببینم که بگویم یک تولیدکننده نابینا ۶ ماه است واحدش تعطیل شده است. کسی که بار را در گمرک نگه داشته خوب میداند من به رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه و مدیرکل گمرگ دسترسی ندارم. من سخنان آقا را از اخبار پیگیری کردم یک جمله حضرت آقا برای من بسیار بسیار جالب بود. ایشان فرمودند ما در جنگ تحمیلی پیروز شدیم، ما در جنگ سیاسی پیروز شدیم، ما در جنگ بر تحریم پیروز شدیم، باید بر جنگ اقتصادی پیروز شویم و سرداران و امیران جنگ اقتصادی شما تولیدکنندگان هستید.عیارآنلاین/