نگاه اقتصادی از پنجره جمعیتی؛ اشتغال یک میلیونی جوانان فقط با رفع انحصار از ۴ شغل
اگر انحصار در کانون وکلا، دفترخانه ها، داروخانهها و دندانپزشکان شکسته شود، يک ميليون شغل ايجاد ميشود. بسياري از وزارتخانهها در حال حاضر در اعطاي مجوز کاهلي ميکنند. وزارت علوم، بانک مرکزي و سازمان بورس اوراق بهادار. تا زماني که اعطاي مجوز تسهيل نشود حتي اگر تحريمها هم نباشد، رشدي اتفاق نميافتد. روزي که جوانان به کسب و کارها وارد شوند همه چيز تغيير ميکند.

به قلم: دکتر علي سعدوندي
کارشناس مسائل اقتصادی و استاد اقتصاد دانشگاه ولونگوگ استرالیا
جمعیت جوان و فعال یکی از مهم ترین لوازم پیشرفت هر کشوری است که در این راستا دکتر علی سعدوندی در یادداشت مختصری به تحلیل و بررسی این موضوع پرداخته و در انتها پیشنهادات سیاستی را نیز مطرح کرده است که در این راستا متن یادداشت در ادامه آورده شده است:
کشور ايران از سال ۲۰۱۰ وارد پنجره جمعيتي شده است. هنگامي پنجره جمعيتي به روي يک کشور گشوده ميشود که بعد از رشد بالاي زاد و ولد به طور ناگهان رشد جمعيت متوقف ميشود. اين کاهش رشد ناگهاني جمعيت موجب ميشود نسبت خردسالان کاهش پيدا کند و از آن جا که در گذشته نرخ رشد جمعيت بالا بوده است، طبيعتا تعداد افراد کهنسال در جمعيت فعلي نيز کم خواهد بود. اين دو نسبت را اگر با هم جمع کنيم و بر افرادي تقسيم کنيم که در سن کار قرار دارند به «نسبت تکفل» ميرسيم.
اين نسبت در دهه ۱۳۶۰ حدود ۱۰۰ درصد بوده و در سالهاي اخير ۴۰ درصد کاهش پيدا کرده است. ايران به همراه کره جنوبي کمترين نسبتها را در دنيا دارد. پس بهترين وضعيت نسبت جمعيتي را در دنيا براي رشد و توسعه در اختيار داريم. معمولا کشورهايي که اين پنجره جمعيتي به روي شان گشوده ميشود، نرخهاي رشد دو رقمي را تجربه ميکنند. اما اتفاقي که در کشور ما افتاده اين است که از سال ۲۰۱۰ با مشکل تحريم مواجه شديم و در آزادسازي فعاليتهاي اقتصادي جدي نبوديم. در واقع اين پنجره جمعيتي وبال گردن ما شده و افزايش نرخ بيکاري را به همراه داشته است.
بجز ايران دو کشور ديگر وارد پنجره جمعيتي شدهاند اما شرايط شان به خوبي ما نيست. کشور ايران و کره جنوبي بهترين موقعيت را در اين زمينه دارند. کشور امارات و قطر مهاجرپذير است و وضعيت تکفل خوبي هم دارند اما اين ها شرايط طبيعي جمعيتي نداشتهاند. در ميان کشورهايي که شرايط طبيعي جمعيتي دارند بعد از ايران و کره جنوبي دو کشور ترکيه و آذربايجان قرار دارند که همسايه ايران هستند.
ما اگر بتوانيم يک اتحاديه تجاري از اين ها تشکيل بدهيم وضعيت مناسبي خواهيم داشت اما بايد دقت کرد که فرصت ديگري هم دراختيار ما قرار گرفته و آن فاصله جمعيتي عراق و افغانستان با ايران است يعني در حال حاضر که پنجره جمعيتي به روي ايران باز شده است و تا سال ۲۰۴۰ باقي ميماند و بعد از آن کشور دچار پيري مفرط ميشود اما در آن زمان پنجره جمعيتي به روي عراق و بعد از آن افغانستان باز خواهد شد. اگر کل منطقه به سوي يک همگرايي اقتصادي پيش روند موقعيت مناسبي تا سال ۲۰۶۰ خواهيم داشت.
اگرقدري به گذشته باز گرديم اعداد گوياي اين حقيقت است که در سال ۲۰۱۰ درآمد سالانه ايران و ترکيه تقريبا معادل هم بود اما در حال حاضر درآمد سرانه ترکيه به دوبرابر ايران رسيده است؛ اين درحالي است که از نظر ساختار جمعيتي مانند هم هستيم. متاسفانه نسل دهه ۶۰ ما نسل فراموش شده و از دسترفتهاي هستند به اين دليل که آنها از سن ازدواج خارج ميشوند و اين خسارتهاي بزرگي براي کشور است. ما از فرصت جمعيتي که در اختيار داشتيم استفاده نکرديم.
هر وقت تغييرات به وجود بيايد ما ميتوانيم بخشي از خسارت را جبران کنيم. براي تحقق اين مهم در ابتدا بايد متوجه باشيم که اگر از اين فرصت استفاده نکنيم فاجعه اتفاق خواهد افتاد و کشور بدون اينکه زيرساختها را بسازد پير ميشود. من نگران اين هستم که وضعيتي مانند کشور اوکراين در ايران به وجود بيايد.
اگر بخواهيم اصلاحات صورت بگيرد بايد به طور مشخص در جهت گشودن کسب و کار براي نيروي جوان باشيم. اگر انحصار در کانون وکلا، دفترخانه ها، داروخانهها و دندانپزشکان شکسته شود، يک ميليون شغل ايجاد ميشود. بسياري از وزارتخانهها در حال حاضر در اعطاي مجوز کاهلي ميکنند. وزارت علوم، بانک مرکزي و سازمان بورس اوراق بهادار. تا زماني که اعطاي مجوز تسهيل نشود حتي اگر تحريمها هم نباشد، رشدي اتفاق نميافتد. روزي که جوانان به کسب و کارها وارد شوند همه چيز تغيير ميکند.